تركيه، آنچه هست، آنچه ميخواهد باشدتركيه، كشوري است آسيايي ـ اروپايي كه سالها پشت درهاي اتحاديه اروپا در انتظار پيوستن به آن روزشماري ميكند. از آنسو برخي كشورهاي اروپايي به ويژه فرانسه تا كنون به دلايل و بهانههاي مختلف با اين عضويت مخالفت كردهاند.
كشوري كه تا چندي پيش از لحاظ سياسي بيثبات و داراي اقتصادي ضعيف بود و در عرصه بينالملل كمتر به بازي گرفته ميشد.اما پس از بهبود شرايط دموكراتيك تركيه طي چند سال اخير و پيروزي حزب اسلامگراي عدالت و توسعه به رهبري رجب طيب اردوغان، ماجرا رنگ و بوي ديگري گرفت. اوضاع اقتصادي اكنون رو به بهبود گذاشته است، دولت محبوبيت خوبي در ميان مردم دارد و تركيه ديگر كشوري كماهميت به حساب نميآيد.
ساختار سياسي تركيه بر مبناي لائيسم و جدايي دين از سياست بنا شده است كه البته بيشتر به سمت و سوي حذف مظاهر ديني، محدوديت در اعمال، مناسك و پوشش مذهبي و حتي سلب آزاديهاي شخصي اسلامگرايان سوق يافته بود، تا حدي كه انتخاب عبدالله گل به سمت رياست جمهوري تركيه، به دليل محجبه بودن همسرش با مخالفتهايي روبرو شد. اكنون نيز عليرغم به قدرت رسيدن اسلامگرايان، قانون ممنوعيت حجاب در اماكن دولتي و آموزشي همچنان پابرجاست. در انتخابات اخير مجلس تركيه نيز، حزب عدالت و توسعه از معرفي زنان محجبه براي كانديداتوري خودداري نمود. اردوغان و دولت وي، در 9 سال اخير، عليرغم داعيه اسلامگرايي تا حدود زيادي به قواعد لائيسم پايبند بودهاند.
منطقي آن است كه هر دولتي به دنبال تثبيت و تحكيم جايگاه بينالمللي و تقويت منافع ملي خود باشد. در پي به قدرت رسيدن حزب عدالت و توسعه، تغييرات زيادي در اين كشور روي داد كه تأثير مثبتي بر جايگاه منطقهاي و جهاني تركيه گذاشت. از سوي ديگر تركيه براي ارتقاء جايگاه خود، دست به اقدامات گسترده ديپلماتيك زد تا حضور و نقش خود را در معادلات سياسي منطقه و جهان افزايش دهد. همچنين تلاش تركيه براي عضويت در اتحاديه اروپا شدت گرفت.
در زمستان 87 در يكي از نشستهاي اجلاس اقتصادي داووس اتفاق متفاوتي افتاد. ماجراي اعتراض تند اردوغان به شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي درباره جنايات اين رژيم در غزه، نگاهها را به او معطوف كرد. نكته آنجا بود كه تا آن زمان تركيه علاوه بر روابط سياسي و اقتصادي تنها كشور منطقه بود كه روابط نظامي با اسرائيل داشت. اين اقدام اردوغان او را تا حد يك قهرمان در چشم مردم كشورش و منطقه بالا برد و اميدها براي تقويت محور مقاومت در منطقه افزايش يافت.
اما اين ماجرا تأثير جدي بر روابط تركيه با رژيم اشغالگر قدس نداشت.
به هر روي، در ساليان اخير حضور و نقشآفريني تركيه در معادلات منطقهاي و جهاني روندي صعودي در پيش گرفت تا جايي كه اين كشور به همراه برزيل و به عنوان ميانجي به ماجراي هستهاي ايران ورود يافت. روابط تركيه و ايران پس از روي كار آمدن دولت اسلامگراي اردوغان تا حد زيادي تقويت شده است.
ماجراي كشتي آزادي و شهادت چند شهروند ترك، ارج و قرب تركيه را زيادتر كرد.
پس آغاز موج حركتهاي اعتراضي در كشورهاي عربي منطقه نيز برخي مواضع تركيه جالب توجه بود. اردوغان با ادبياتي انقلابي به حاكمان بحرين هشدار داد كه نبايد كربلاي ديگري در منطقه به وجود بيايد. همچنين در پي امتناع اسرائيل از عذرخواهي درباره ماجراي كشتي آزادي، تركيه سفير اسرائيل را اخراج نمود.
اين وقايع و اتفاقات براي بسياري اين اميد را ايجاد كرد كه تركيه لائيك به دامان جهان اسلام بازگشته است و در نتيجه محور مقاومت تقويت خواهد شد.
آن روي سكهماجرا به اين سادگيها نيست. تركيه عليرغم تظاهر به مخالفت با اسرائيل، روابط مستحكم اقتصادي با اين رژيم دارد و تا اندكي پيش روابطش در حوزه سياسي و نظامي با اين رژيم به قوت خود باقي بود.
در همين حين، موافقت با نصب سامانه موشكي ناتو در خاك تركيه كه در واقع اقدامي عليه ايران به شمار ميرود، نشان داد كه حكومت تركيه رضايت شركاي غربي را بر هر چيزي ترجيح ميدهد.
از سوي ديگر مواضع تركيه در قبال شورشهاي هدايت شده سوريه، به عنوان يكي از مهمترين كشورهاي محور مقاومت، سؤالات زيادي را ايجاد نمود. اين در حالي بود كه مقامات تركيه با وجود چند ماه سركوب مردم بحرين و عليرغم مواضع پيشين، صميمانه پذيراي پادشاه بحرين شدند و بدون اشاره به وقايع بحرين، نسبت به اوضاع سوريه ابراز نگراني كردند.
سفر دورهاي اردوغان به مصر و ليبي و تونس و پيشنهاد استقرار حكومت لائيك حلقه ديگري بر زنجيره ابهامات و سؤالات افزود.
ماجرا چيست؟ اينگونه به نظر ميرسد كه عملكرد ديپلماتيك تركيه در ساليان اخير نه از باب دلسوزي براي معضلات جهان اسلام و يا مقابله با دشمنان مشترك، بلكه به جهت كسب اعتبار سياسي و بينالمللي از طريق موجسواري بر احساسات عمومي منطقه بوده است. واقعيت آن است كه تركيه در اين مدت به دنبال يافتن و نمايش هويتي مستقل و شاخص از خود بوده است به شكلي كه افكار عمومي و دولتها اين كشور را به عنوان بازيگري جديد و البته مؤثر به حساب آورند.
تركيه به دنبال تقويت جايگاه بينالمللي خويش است و به دليل ساختار سكولار حاكم بر آن، دغدغه جدي نسبت به مسائل جهان اسلام ندارد. خوشبينانهترين وجه متصور در مورد حاكمان فعلي تركيه، حكومت اشخاصي مسلمان است، نه حكومت اسلامي و نه حتي حكومت يك جريان اسلامي. اكنون سياستمداران ترك به دنبال گسترش دايره نفوذ و تثبيت موقيعت خود از يك سو و جلب اعتماد اروپا و امريكا از سوي ديگر هستند. تركيه در پي آن است تا به اتحاديه اروپا ثابت كند نقش مؤثر و مهمي در خاورميانه جديد مورد نظر غرب خواهد داشت.
از ديگر سو براي جهان غرب به ويژه آمريكا، چه چيزي مطلوبتر از اينكه مدعي جديدي تراشيده شود و رهبري جديد در جهان اسلام سر برآورد؟ آن هم رهبري از نوع تركيه؛ معتقد به اسلامي ملايم، معتدل و بيخطر (از ديد غرب) كه نهايت عمق اسلامش، چيزي است در حد سريالهاي تلويزيوني كليد اسرار و حلالم كن.
اگر خوشبينانه بنگريم، مقامات تركيه به دليل رشد در بستر فرهنگي سكولار و دينزدايي شده و تأثيرپذيري كامل از انديشههاي غربي، ناخودآگاه سربازان تمدن و انديشههاي نظري و فلسفي غرب هستند. تكنوكراتهايي مسلمان كه البته فهم صحيح و عميقي از اسلام ندارند. و البته اگر كمي بدبين باشيم، ميتوانيم يك تباني و سناريوي از پيش تعيين شده براي ارائه اسلامي متفاوت و باب طبع غرب و در نتيجه تضعيف محور مقاومت و كاهش تأثيرات انقلاب اسلامي در منطقه را متصور شويم. اين گزينه نيز با توجه به سابقه عملكردي دولتهايي همچون انگليس و آمريكا چندان دور از ذهن نمينمايد.
چگونه است كه هم به اسرائيل اعتراض ميشود و هم خلل جدي در روابط سياسي و اقتصادي و نظامي با آن رژيم ايجاد نميشود؟ و از طرفي يكي از معارضان اصلي اسرائيل يعني سوريه تضعيف ميشود! از يك سو هشدار درباره كشتار در بحرين و از طرفي پذيرايي از پادشاه آن! ادعاي دوستي و گسترش روابط با ايران چگونه با مجوز نصب سامانه موشكي ناتو سازگار است؟
اينها سؤالاتي جدي است كه پاسخ آن چندان دشوار به نظر نميآيد.
پيامدها و بايدهااگر تركيه بتواند با همين شيوه و اتخاذ مواضع سينوسي افكار عمومي منطقه را با خود همراه كند، در بلندمدت منافع زيادي براي آمريكا و غرب به همراه خواهد داشت. امكان مصادره بسياري از شعارها و حركتها در منطقه توسط اين نسخه بدلي وجود دارد. دولتهايي همچون سعودي به دلايل مختلف، ديگر اعتبار و كارايي لازم را براي مقاصد غرب ندارند؛ بنابراين ظهور يك قدرت جديد كه در عين داشتن چهرهاي تحولخواه، انقلابي و كاريزماتيك، همگام با جهان غرب باشد، فرصتي كمنظير و بلكه بينظير براي آنان است.
اما با توجه به شرايط حاكم بعيد به نظر ميرسد كه تركيه بتواند بدون ايجاد حساسيت، به همين منوال ادامه مسير دهد. اگر مقامات تركيه همچنان به اتخاذ مواضع متزلزل ادامه دهند و بخواهند اينچنين مزورانه و مذبذب عمل كنند، چه در داخل تركيه و چه در خارج آن، اعتماد عمومي و ديپلماتيك از آنها سلب خواهد شد؛ طبيعي است كه اين بياعتمادي نتايج ناخوشايندي در عرصه داخلي و به ويژه خارجي در پي خواهد داشت. هماكنون نيز برخي گروهها در تركيه به برخي عقبنشينيهاي دولت از مواضع اسلامي معترضاند.
در اين بين توصيه صريح اردوغان به مقامات مصري درباره قانون اساسي لائيك، يا يگ گاف سياسي است كه پرده از مأموريت او بر ميدارد و يا حاكي از نداشتن شناختي صحيح از شرايط و اوضاع منطقه است.
در اظهاراتي جديد، وزير خارجه تركيه، داوود اوغلو، نسبت به ائتلاف با مصر براي تشكيل "محور دموكراسي" بر مبناي اقتصاد قوي، ابراز تمايل و اظهار نموده است اين محور بر ضد اسرائيل نيست. شايد تشكيل "محور دموكراسي" چيز بدي به نظر نيايد، اما قطعاً به معناي تشكيل محوري جديد و در مقابل "محور مقاومت" است و اين نياز امروز منطقه نيست.
اكنون ايران بايد ضمن زير نظر گرفتن تحولات جاري، به هيچ عنوان از رفتارهاي منفعتطلبانه همسايه غربي غفلت نورزد. يكي از نقاط مثبت تركها در عرصه سياست خارجي طي ساليان اخير، حضور فعال (و نه منفعل) و تلاش براي حضور و به دست گرفتن ابتكار عمل بوده است. زمينهاي كه دستگاه سياست خارجي ايران بايد در آن قويتر عمل نمايد.
اقداماتي همچون برگزاري اجلاس بيداري اسلامي، با توجه به اهميت ديپلماسي عمومي و تأثير در افكار نخبگان و انديشمندان، كاملاً لازم و ضروري است، اما هرگز نبايد حضور فعال و پربسامد ديپلماسي رسمي را به فراموشي سپرد.
اگر از فرصت كنوني بهره مناسبي گرفته نشود، خود به تهديدي جدي بدل خواهد شد. تمام تلاش ايران بايد بر آن باشد كه ضمن پرهيز از تنش، محور مقاومت روز به روز تقويت شود. فرصت پيش آمده براي همه ارادههاست و پيروزي در اين آوردگاه از آن كسي است كه ابتكار عمل را به دست گيرد.
اين يادداشت در: پايگاه أين عمّار