در اين يك هفتهاي كه از سالروز شهادت "سيد مرتضي آويني" گذشته است، اخبار و مطالب مختلفي را در سايتها و وبلاگها درباره او و سالروزش خواندهام. در اين بين خبرگزاري فارس در اقدامي قابل تقدير تحت عنوان "پاسداشت دو سردار جبهههاي فرهنگي و نظامي انقلاب اسلامي" (شهيدان آويني و صياد شيرازي)، از چند روز مانده به شهادت سيد مرتضي اقدام به تهيه و انتشار مطالب متنوعي دراينباره نموده است. اين ويژهنامه شامل نوشتههايي از خود شهيد، نزديكان، همكاران و صاحبنظران و همچنين گفتگوهايي در اينرابطه است. اين مجموعه نوشتهها و گفتگوها اطلاعات خوب و نسبتاً جامعي را درباره شخصيت سيد مرتضي و انديشه او به دست ميدهد. چيزي كه به خصوص در گفتگوها به چشم ميآيد حضور ديدگاههاي مختلف در شناخت انديشه شهيد است. آنچه در پي ميآيد پيوند تمامي مطالبي است كه فارس در اين ويژهنامه مجازي منتشر نموده است. اميد كه مفيد باشد.
پدر «شهيد آويني»: مرتضي را تا زنده بود نميشناختم
سروده اي از مرحوم «محمدرضا آقاسي»: پر از سكر آواي «آويني»ام
بيعتنامه «شهيد آويني» با «مقام معظم رهبري»/ اي نايب امام عصر (ع) سر ما و فرمان شما
بازنگري پرونده سريال«خنجر و شقايق» -1/ «آويني» در برابر «بوق مفلوك»
بازنگري پرونده سريال«خنجر و شقايق»(بخش پاياني)/ چگونه «خنجر» بر پشت «شقايق» نشست؟
مقام معظم رهبري: ياد «سيدمرتضي آويني» غالبا با من است
گفتاري از «شهريار زرشناس»/ آويني تنها راه غلبه بر «ولايت تكنولوژي» را تكيه بر «ولايت الهي» ميدانست
دلنوشتهاي پس از ديدار با «آقا»/ شهيد آويني: چقدر دلمان ميخواست سر در بغل شما پنهان كنيم و بگرييم
نگاهي به مهمترين فصول حيات سيد مرتضي آويني/ برشهايي از زندگي يك مرد
نوشته مسعود فراستي در فراق شهيد آويني/ نجيبانه تحمل كرد و رفت
«شهيد سيد مرتضي آويني» در قاب تصوير(1)
«شهيد سيد مرتضي آويني» در قاب تصوير(2)
«شهيد سيد مرتضي آويني» در قاب تصوير(3)
«شهيد سيد مرتضي آويني» در قاب تصوير(4)
به قلم شهيد«سيد مرتضي آويني»/ اسلاميت يا جمهوريت؟
گفتوگو با «رضا سلطانزاده» آهنگساز «روايت فتح»/ شهيد آويني ميگفت:موسيقي در ذات انسان است
خاطراتي از حضور رهبري در مراسم تشييع شهيد آويني
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با خانواده شهيد آويني/ درفقدان ايشان فقط خداي متعال بايد تسلي بدهد
بررسي آرا و انديشه هاي شهيد آويني در ميزگرد فارس(1)/ معززينيا: آويني يكي است نه دو تا
گفتاري از حسين كچويان/ بايد آثار آويني را تجربه كرد
خاطره اي از حميد داوودآبادي/ وقتي «آقا» بالاي سر «آويني» آمد
نوشتاري از «محمد ياسر رجبي»/ در نسبت «زم» و «آويني»
روايت شهريار زرشناس از آويني/ براي مرتضي اشك تمساح ميريزند
رضا برجي در گفتگوي اختصاصي با فارس(1)/ آويني در كلاسهايش عرفان و تكنيك سينما درس ميداد
رضابرجي در گفتگوي اختصاصي با فارس (2ـ پاياني)/ پخش صداي آويني از تلويزيون ممنوع شده بود
بايد آويني را «انديشمندِ دفاع مقدس» بناميم
گفتاري از دكترحميد پارسانيا/ آويني با تقديم هستي خود راهي را به جويندگان حقيقت ارائه كرد
نوشتاري از سيد عليرضا ميرعلي نقي/ خاطراتي از حيات مطبوعاتي شهيد سيد مرتضي آويني
در صورتي كه فارس در ادامه اين ويژهنامه مطالب جديدي ارائه دهد، اين پيوندها را تكميل خواهم كرد.
رحيمپور ازغدي: نگران قلم شهيد آويني هستم/ ايسنا
رحیم پور ازغدی: شهید آوینی دیده بان نظری انقلاب اسلامی ایران بود/ خبرگزاري مهر
رحیم پور ازغدی: جهت گیری فکری "شهید آوینی" نمادی است که امروز به آن نیاز داریم/ سايت حيات
رحيمپور ازغدي: "آويني" را بخوانيم تا نوستالژي نشود/ خبرگزاري كتاب ايران
رحيمپور ازغدي: نگران قلم شهيد آويني هستم/ جهان نيوز
رحيم پورازغدي: شهيد آويني بارها از مين هاي غرب زدگان زخم خورده بود/ خبرگزاري جمهوري اسلامي
رحيم پور:آويني بارها از مينهاي غربزدگان زخم خورده بود/ رجا نيوز
آوینی بارها از مینهای غربزدگان زخم خورده بود/ سايت مركز اسناد انقلاب اسلامي
میدان مین آوینی در تهران بود نه فکه/ جوان آنلاين
شهید آوینی دیده بان نظری انقلاب اسلامی ایران بود/ خبرخوان ماه
به بهانه سالروز شهادت "سيد مرتضي آويني"
بيستم فروردين 1372، روح بيقرار "سيد مرتضي آويني" كه خود را جاماندۀ سالهاي شهادت ميدانست، در مقتلالشهداي فكه از قفس خاكي رهيد و به وصال رسيد. پيش از اين در "پيشدرآمد" معرفي كتاب "آغازي بر يك پايان"، مختصري درباره او نوشتهام. زندگينامهاش گرچه مختصر و ناقص، اما در برخي پايگاههاي اينترنتي يافت ميشود. خواستارانش جستجو كنند و بخوانند.
به بهانه سالروز عروجش، سطوري را درباره كتاب "رستاخيز جان" تقديم ميدارم.

از مجموعه آثار منتشر شده از آويني، "رستاخيز جان" هفتمين است. كتاب، همچون بيشتر كتب شهيد، مجموعهاي است از مقالاتِ گردآوري شده؛ البته با موضوعات هنر، ادبيات و فرهنگ. مقالات كتاب در چهار بخش دستهبندي شده است.
سه مقاله اول بخش نخست، در نسبت ادبيات با حقايق و وقايع بيروني و وابستگي و تعهد به آنهاست (تعهد بدون هرگونه بار ارزشي). در مقاله بعدي، آويني مطالبي را درباره تاجيكستان (كه آن روزها تازه از قيد حكومت كمونيستي رها شده بود)، تمدن ايران، نوروز و برخي آداب و سنن ايران نگاشته است. و آخرين مقاله اين بخش پاسخي است به ژاژخايي شخصي درباره خط فارسي.
در بخش دوم، سه مقاله با موضوع فرهنگ و هويت گرد آمده كه به جز مقالۀ آخري، نگاه تئوريك غالب است. اين سه مقاله به نوعي تضادهاي مبتلابه مباحث فرهنگي (چه در سطح نظري و چه در سطح مصداقي) را به طرح و بحث ميگذارد.
و اما بخش سوم. سهگانهاي زيبا درباره ويدئو و ماهواره. مطلب اول گفتگويي است نسبتاً مفصل با نشريه فارابي با عنوان "ويدئو در برابر رستاخيز تاريخي انسان" و مطالب بعدي مقالاتي است درباره ويدئو و ماهواره. به اعتقاد من خلاصه كلام سيد مرتضي در اين مطالب دو چيز است:
1ـ بيخاصيتي و بياثري روشهاي سلبي و منعمحور در مبارزه با تهاجم فرهنگي و دفاع از فرهنگ و ارزشهاي داخلي.
2ـ توان بالقوه فرهنگ ايراني اسلامي در دفاع از خود و مواجهه با تهاجم بيگانه، ضرورت فعال بودن به جاي انفعال و استفاده از ظرفيتهاي داخلي.
البته در گفتگوي ذكر شده، شهيد مباحث نظري جالبي را درباب فرهنگ، تفريح، اوقات فراغت و تفاوت ماهوي تلويزيون، سينما و ويدئو طرح ميكند. آن موقع (يكي دوسال اول دهه 70 شمسي) زماني است كه تازه ويدئو قانوني اعلام شده است و مباحثي همچون تهاجم فرهنگي تازه طرح. به گمان من اين سهگانه جزء كاربرديترين و ملموسترين مباحث طرح شده در بين آثار آويني است كه خواندن آن نه تنها مفيد، بلكه براي مدعيان "كار فرهنگي در سپهر فكري انقلاب اسلامي" از ضروريات ابتدايي است. گرچه مهمترين مصداق ذكر شده (ويدئو) الآن چندان موضوعيتي ندارد، اما ريشه بحث و نوع نگاه آويني به موضوع بسيار ويژه و دقيق است. در همين گفتگوست كه آويني از كامپيوتر با عنوان "بت بزرگ" ياد ميكند و آن را خطرناكتر از ويدئو برميشمرد؛ البته نه از باب اخلاق ظاهري، كه از باب حقيقت دين. و باز البته توصيهاش تسخير اين مظاهر تمدن تكنولوژيك است.
در بخش چهارم، مقالهاي با موضوع خطر مرگ تئاتر و انفصال آن از مردم آمده است و سپس مقالهاي از اولين شماره نشريه سوره در سال 1368، در تبيين پيام امام خميني ـقدّسسرّهـ به هنرمندان.
اين كتاب در 182 صفحه و توسط نشر ساقي منتشر شده و قيمت آن براي چاپ سال 1386، مبلغ 21000 ريال است.
دو بخش گزيده از اين كتاب را ميآورم.
گفتم: "خدا را شكر كه تكليف ويدئو را هم روشن كرديم."
نگاهي از سر تعجب آميخته با تمسخر كرد و پرسيد: "شما روشن كرديد؟"
پرسيدم: "مگر جز اين است؟"
جواب داد: "ببين دوست من! اگر هم اينطور باشد كه تو ميگويي، هر چند من ترديد دارم، اما باز هم بايد گفت كه ويدئو تكليف خودش را روشن كرده است."
از نگاهم دريافت كه بايد روشنتر حرف بزند. گفت: "اين ويدئوست كه تكليف ما را روشن كرده است، نه ما تكليف ويدئو را. مگر ما ميتوانستيم تصميم ديگري جز اين اتخاذ كنيم؟"
پرسيدم: "مگر نميتوانستيم؟"
..."رستاخيز جان"، مقاله "تكرار مكررات"، صفحه 113
***
انفجار اطلاعات! نميدانم چرا من از اين تعبير آنچنان كه بايد نميترسم و حتي چه بسا مثل كسي كه ديگر صبرش تمام شده است از فكر اينكه جهان به سرنوشت محتوم اين عصر نزديكتر ميشود خوشحال ميشوم....
دهكدۀ جهاني واقعيت پيدا خواهد كرد، چه بخواهيم و چه نخواهيم.
...
اين همان دهكدهاي است كه در آن "بتمَن" و "ژوكر" با هم مبارزه ميكنند. اين همان دهكدهاي است كه در تلويزيونهايش دختران شش ساله را آموزش جنسي ميدهند.... اما عجيب اينجاست كه باز هم، اين همان دهكدهاي است كه در زير آسمانش بسيجيان رمَلهاي فكه زيستهاند، همان دهكدۀ جهاني كه در نيمهشبهايش ماه، هم بر كازينوهاي "لاسوگاس" تابيده است و هم بر حسينيۀ "دوكوهه" و گورهايي كه در آن بسيجيان از خوف خدا و عشق به او ميگريستهاند. دنياي عجيبي است، نه؟
..."رستاخيز جان"، مقاله "انفجار اطلاعات"، صفحه 117 و 120
مطالب مرتبط: معرفي كتاب "آغازي بر يك پايان"
بهاران از كجاست كه روح روييدن و سبز شدن، ناگاه در تن خاك مرده پيدا ميآيد؟ و از كجاست كه روح شكفتن ناگاه از تن چوب خشك چندين برگهاي سبز و شكوفههاي سفيد و آبي و زرد و سرخ برميآورد؟بهاران رازدار رستاخيز پس از مرگ است و قبرستانها مزارعي هستند كه در آنها بذر مردگان افشاندهاند و جسم تا نميرد، كجا رستاخيز پذيرد؟
با بهاران روزي نو ميرسد و ما همچنان چشم به راهِ روزگاري نو. اكنون كه جهان و جهانيان مردهاند، آيا وقت آن نرسيده است كه مسيحاي موعود سر رسد؟ و يُحيِ الارضَ بعدَ موتِها...سيد مرتضي آويني
كتاب "آغازي بر يك پايان" صفحۀ 1
پيشدرآمد
هرگاه ياد "شهيد سيد مرتضي آويني" به ميان ميآيد، عموماً با نام "راوي روايت فتح" شناخته ميشود و اطلاعات بسياري از شنوندگانِ نام او در مورد آثار قلمياش دستِ بالا، عنوان "سيد شهيدان اهل قلم" و كتاب زيباي "فتح خون" دربارۀ نهضت عاشوراست. اما اين همه، آثار و يادگار سيد مرتضي نيست. او بيش از اين كه گويندۀ متن يا حتي كارگردان مستند باشد، انديشمند است و حاصل انديشههايش دهها مستند، چند كتاب و دهها مقاله است كه به صورت چند كتاب دستهبندي و به چاپ رسيدهاند. به اعتقاد بنده آنچنان كه بايد و شايد جايگاه قلمي و نظري اين سيد شهيد، شناخته نشده است. البته بايد دانست كه نوشتههاي او مخاطبي خاص دارد؛ آناني كه دغدغۀ جدي انديشه و فرهنگ ديني و انقلابي دارند و يا علاقهمند به مطالعه و دانستن در اين حوزهاند. تبعاً مطالعۀ آثار او قابل توصيه به عموم نيست. تعلق خاطر به موضوعاتي همچون فرهنگ، هنر، مباحث نظري و امثال آن، لازمۀ برقراري ارتباط با نوشتههاي اوست.
سير تحولي انديشه شهيد آويني، همچون انقلاب روحي و انفسي مردم ايران است. او يكي از مصاديق بريدگان از نحلۀ به اصطلاح روشنفكري(!) و پيوستن به خيل رهروان حضرت روحالله است؛ و از آنجايي كه اين سير تحولي، كاملاً آگاهانه، مستدل و منطقي است، از سطحيزدگي و قشريگرايي بهدور است. آويني بسياري اوقات شعار ميدهد، اما با مباني بيّن و مستحكم و بر اساس شعوري عميق. آن چيزي كه براي شهيد آويني موضوعيت دارد، تبيين انديشه و نگرش ديني است كه امام آن را طرح و بسط داد. آويني در راه تبيين اين نگاه نو، به جوانب فلسفي، كلامي، حكومتي و سياسي، ديني و فقهي، فرهنگي و هنري موضوع ميپردازد. او انديشه انقلاب اسلامي را تبيين ميكند. همچنين به طرح مباحثي ميپردازد كه دانستن آنها را براي تبيين انديشه انقلاب لازم ميداند؛ همچون مباحث تمدني، سينما، تئاتر و ديگر قوالب هنري و رسانهاي.
پس از تصميم به معرفي كتاب از شهيد آويني (آن هم متناسب با نياز امروز مخاطب)، به دلايلي ترديد كردم و مدتي با خود كلنجار رفتم. اما از آنجايي كه پيش از اين نيز چنين قصدي داشتم، دودلي را كنار گذاشتم، تأخير را روا ندانستم و اثري را براي عرضه به دوستان برگزيدم؛ آغازي بر يك پايان.
معرفي كتاب
كتاب "آغازي بر يك پايان" بنا به تعريف "شناسه فيپا"ي اول كتاب در حوزه سياست و حكومت دستهبندي ميشود. البته مباحث نظري با رويكرد كلامي، فلسفي و فرهنگي در آن بسيار پررنگ است. در واقع مقالات زنجيرشده در اين كتاب به طرح مباحثي در حوزه انقلاب اسلامي، تحولات و مجادلات نظري داخلي مرتبط با آن، ارتباط نظري و فرهنگي انقلاب ايران با تحولات جهاني و ارائه تصويري از آينده ايران و جهان پس از انقلاب اسلامي ميپردازد.
بخش اول كتاب، شامل مقالاتي كوتاه اما پرمغز دربارۀ امام خميني و تأثير او بر تحولات انديشهاي و سياسي ايران و جهان است. بخش دوم، مقالاتي را در حوزه منازعات نظري رايج درباره انقلاب، جمهوريت و اسلاميت نظام و تعاملات و ارتباطات عقيدتي ايرانِ بعد از انقلاب، با سپهر فكري تمدن غرب در بر ميگيرد. بخش سوم در دو مقاله ضرورت اتحاد اسلامي در جهان را بيان مينمايد و در نهايت بخش چهارم افق آينده جهان و تمدن بشري را با رويكرد سرنوشت محتوم بشر در بازگشت به ايمان، فطرت و معنويت ارائه مينمايد.
اگر بخواهيم با توجه به برخي مسائل روز مروري بر آرمانهاي اصيل انقلاب داشته باشيم و پاسخ برخي مجادلات نظري ـ كهنه اما دوباره بازگو شده ـ در حوزه انقلاب و حكومت اسلامي را بيابيم، خواندن اين كتاب بسيار مغتنم خواهد بود. موضوعاتي همچون صدور انقلاب، جمهوريت و اسلاميت، وفاق اجتماعي، فرداي بشريت و .... از ديگرسو به نظر ميرسد اين كتاب ورود خوبي براي كساني باشد كه تا به حال آثار "سيد مرتضي آويني" را نخواندهاند.
كتاب "آغازي بر يك پايان" در 184 صفحه و به عنوان ششمين اثر از مجموعۀ آثار سيد مرتضي آويني توسط نشر (كُند و لاكپشتي) ساقي به چاپ رسيده است. و اينك سطوري از اين كتاب:
دهها سال است كه تلاش همۀ فيلسوفان و متفكرانِ مؤمن به تمدن تكنولوژيك غرب متوجه آن است كه "تئوري انقلاب" را نفي كنند و معترضان را به "اصلاح" حواله دهند، حال آنكه رفته رفته برآشفتگان، نه به انكار اَعراض، كه به انكار ذات غرب رسيدهاند و اينان بالتبع در جستوجوي تفكر تازهاي هستند كه بالذات با آنچه هست متفاوت باشد. اضطرابي كه بشر امروز را فرا گرفته است، نشان از يك زلزلۀ قريبالوقوع دارد، زلزلهاي كه تمدن غرب را از بنيان ويران خواهد ساخت و نسبت انسان را با خويشتنِ خويش و عالم، ديگرگون خواهد كرد. از آنجا كه تمدنِ امروز، جهان را در تسخير دارد، انقلاب فردا نيز يك واقعۀ جهاني خواهد بود و بهيكباره همۀ عالم را خواهد بلعيد.
*
حتي اگر هيچ برهان ديگري در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامي ـ و بهتر بگويم، بعثت تاريخي انسان در وجود مردي چون حضرت امام خميني (س)ـ براي من كافي بود تا باور كنم كه عصر تمدن غرب سپري شده است و تا آن وضعِ موعود كه انسان در انتظار اوست فاصلهاي چندان باقي نمانده است. حقيقت دين را بايد نه در عوالم انتزاعي، كه در وجود انسانهايي جُست كه به خليفةاللهي مبعوث شدهاند. فصلالخطاب با انسان كامل است و لاغير.
كتاب "آغازي بر يك پايان"، مقالۀ "آغازي بر يك پايان"، صفحه 151