درباره لبنان و فلسطين و لزوم حمايت از آن، تا كنون كم گفته نشده است؛ اينكه فلسطين آرماني است اسلامي و مرز نمي‌شناسد، اينكه حمايت از مظلوم است، اينكه اسرائيل صرفاً دشمن لبناني‌ها و فلسطيني‌ها نيست بلكه دشمن اسلام است و سخناني از اين دست. اما برخي با اين توجيه كه پافشاري بر حمايت از فلسطين و به رسميت نشناختن رژيم صهيونيستي و حتي تحريك اذهان عمومي بر عليه موجوديت اين رژيم، هزينه‌هاي زيادي براي ايران در پي داشته است به تخطئه مواضع جمهوري اسلامي در قبال مسئله فلسطين مي‌پردازند. آنچه در برخي افواه شنيده مي‌شود كه "چراغي كه به خانه رواست، به مسجد حرام است"، يا "خودمان اين همه مشكل داريم، چرا به مردم فلسطين و لبنان كمك مي‌شود؟" و سخناني از اين قسم، در حقيقت وجه ديگري از استدلال فوق‌الذكر و گوياي اين واقعيت است كه نتوانسته‌ايم نسبت مشخص و روشني بين دغدغه‌هاي عمومي و اين مسئله برقرار نماييم. يادداشت حاضر به دنبال ارائه پاسخي است به اين سؤال كه "فارغ از استدلال‌هاي آرمان‌گرايانه و از منظري واقع‌گرايانه، حمايت ايران از فلسطين و لبنان چه ضرورتي دارد؟" راقم اين سطور در همين ابتدا، تعهد و تعلق خود را به نگاه آرماني و مقدس به مسئله قدس به عنوان مسئله‌اي انقلابي و اسلامي اعلام مي‌دارد، اما معتقد است كه ارائه استدلال‌هايي واقع‌گرايانه و مبتني بر گزاره‌هايي عيني براي توجيه و همراه‌سازي بخش زيادي از جامعه كه داراي سلايق متفاوت هستند و يا به علت درگير بودن با مشكلات روزمره، حمايت صرفاً بر مبناي آرمان‌ها را برنمي‌تابند، ضروري و مفيد خواهد بود.

در ابتدا لازم است تا گزاره‌هايي به عنوان نقاط مشترك و مورد توافق فرض شود. بديهي است اگر كسي با اين مفروضات موافق نباشد، مخاطب اين نوشتار نخواهد بود.
1ـ فضاي جهاني، فضاي رقابت است. كشورهاي ضعيف در پي نقش‌آفريني و افزايش ابتكار عمل و قدرت چانه‌زني در تعامل با ديگر كشورها هستند؛ كشورهاي قوي‌تر به دنبال تبديل شدن به قدرت‌هاي منطقه‌اي‌اند؛ قدرت‌هاي منطقه‌اي آرزوي مطرح شدن به عنوان قدرت جهاني را دارند؛ و قدرت‌هاي جهاني سوداي ابرقدرتي در سر مي‌پرورانند. در اين منازعه و رقابت، بايد براي بقا جنگيد.
2ـ اگر منافع ملي كشورها را اصلي‌ترين پايه روابط بين‌الملل ندانيم، قدر متيقّن يكي از بنيادهاي اصلي روابط بين‌المللي است. بر اين اساس، رفتارها و مواضع دولت‌هاي مختلف، بر مبناي منافعشان شكل خواهد گرفت و تحليل خواهد شد. (بي‌شك عملكرد برخي دولتمردان سرسپرده به ويژه در كشورهاي فرودست كه منافع ملي را با منافع و امتيازات شخصي و رشوه معامله مي‌كنند مورد بحث ما نيست.)
3ـ ايران كشوري است با تمدن و تاريخ چندهزار ساله؛ مردم ايران چه پيش از اسلام و چه پس از آن همواره از فرهنگي عميق برخوردار بوده‌اند و در گسترش اسلام و فرهنگ آن نقش كم‌نظيري داشته‌اند. طبعاً شأن چنين كشور و مردمي، جايگاهي رفيع و حضوري مؤثر در عرصه جهاني در حوزه‌هاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي و علمي است كه البته كسب اين جايگاه در خور شأن صرفاً با تكيه بر فخر به گذشته امكان‌پذير نيست و نيازمند عمل است. طبيعي است كه هر ايراني علاقه‌مندي، خواهان افزايش روزافزون عزت و اعتبار ايران در جهان است. حتي ادبيات ايرانيان انتقادكننده از جمهوري اسلامي عموماً بر مقايسه ميان كشورهاي پيشرفته و ايران استوار است كه به نوعي از آرزوي دروني براي ارتقاء جايگاه اقتصادي و علمي حكايت دارد. از سوي ديگر براي كسب جايگاه مناسب بين‌المللي، استقلال رأي امري ضروري و لازم است.
4ـ هرگونه ارتقاء جايگاه و بهبود وضعيت اقتصادي كشورها نيازمند برقراري روابطي باثبات و مطمئن با ديگر كشورهاست. اين ثبات در روابط متأثر از عوامل متعددي از جمله ثبات سياسي و داشتن دست بالا در روابط بين‌المللي و قدرت چانه‌زني است.
حال بر پايه اين مفروضات به موضوع بحث، يعني حمايت از فلسطين و لبنان مي‌پردازيم.

هر كشوري براي آنكه بتواند در تعاملات بين‌المللي، جايگاه خود را ارتقا بخشد، نيازمند مجموعه‌اي از ابزارهاست. يكي از مهم‌ترين اين ابزارها دايره نفوذ است. اين دايره نفوذ از طرق مختلفي حاصل مي‌شود. مستعمرات استقلال يافته از قبيل آنچه در بيشتر مستعمرات سابق انگليس وجود دارد؛ سرمايه‌گذاري و صادرات تكنولوژي و مهندسي به شكلي كه حيات صنعتي و اقتصادي كشور واردكننده تا سال‌ها وابسته به صادركننده باشد شبيه آنچه پيش از انقلاب درايران ساري و جاري بود؛ وابستگي‌هاي سياسي كه حاصل حمايت‌هاي معنوي و مادي يك كشور از كشور ديگر است، مانند آنچه در دوره جنگ سرد و بلوك‌بندي شرق و غرب واقع بود و يا حمايت‌هاي آمريكا از برخي كشورهاي كوچك در قبال خريد رأي و نظر آنها در مجامع بين‌المللي. ايران براي آنكه بتواند در عرصه بين‌الملل جايگاه سياسي خود را ارتقا بخشد، نيازمند افزايش دايره نفوذ خويش است. بديهي است كه براي چنين امري، نمي‌توان بر روي كشورهاي قدرتمند و يا مدعي سرمايه‌گذراي نمود. به طور مثال در شرايط فعلي روابط ايران با كشورهاي غربي نمي‌تواند از موضع قدرت باشد چرا كه آنها خود به دنبال نفوذ بر ايران هستند. در مقابل، كشورهايي كه به نحوي نيازمند حمايت‌هاي معنوي و مادي ايران هستند، حاضرند در قبال دريافت منافعي مشخص، امتيازاتي سياسي به ايران بدهند. طبيعي است كه هر چه روابط سياسي، فرهنگي و تجاري ايران با ديگر كشورها به نفع ايران گسترش يابد، اين دايره نفوذ افزايش خواهد يافت. ماجراي ايران از يك سو و فلسطين و لبنان در سوي ديگر، از يك منظر مصداق همين موضوع است. حمايت‌هاي ايران از فلسطين و به ويژه لبنان و حتي سوريه مي‌تواند به گسترش دايره نفوذ ايران خصوصاً در عرصه ديپلماسي عمومي بينجامد. در حقيقت همين سياست‌ها بوده است كه باعث شده ايران در منطقه تبديل به قدرتي برتر و اثرگذار شود، به نحوي كه حتي آمريكا در افغانستان و عراق نيازمند كمك گرفتن از ايران براي حل معضلات خود است. اگر قدرت برتر منطقه‌اي ايران نبود، اين همه فشار و اصرار براي به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي از سوي ايران نيز نبود.

حال از زاويه‌اي ديگر به ماجرا مي‌نگريم.
اسرائيل موجوديتي غصبي و نامشروع دارد. چنين موجوداتي عموماً توسعه‌طلب هستند. تاريخ اين رژيم جعلي نيز موجد همين معناست. هر زمان كه اسرائيل فرصتي يافته است، از هيچ تلاشي براي گسترش اشغالگري خود فروگذار نكرده است. طرح چندباره آرزوي "از نيل تا فرات" و نقض مكرر قراردادهاي به اصطلاح صلح، مؤيد اين ادعاست. بنابراين مي‌توان به راحتي دانست كه اسرائيل در بلندمدت خواسته يا ناخواسته دشمن بالقوه ايران به حساب مي‌آيد.
هر گاه اسرائيل از جبهه‌اي فارغ شده است، دير يا زود توسعه‌طلبانه جبهه‌اي ديگر گشوده است. اينگونه مي‌توان گفت كه آرامش براي اين رژيم حداقل تا مدت‌ها معنايي ندارد. از اين رو اگر سنگري را تصرف نمود، بي‌درنگ به سوي سنگر بعدي حركت خواهد كرد. چنين دشمني را يا بايد براي هميشه به عقب راند و حذف كرد و يا اينكه او را در همان خط مقدم و سنگر اول مشغول و متوقف نمود.
فلسطين و لبنان در حكم خط مقدم منافع و امنيت جهان اسلام از جمله منافع و امنيت ملي ايران هستند. نمي‌توان خوشبين بود كه اگر فرضاً صلحي ميان اعراب و اسرائيل برقرار شود، اسرائيل بدان پايبند بماند و دوباره هوس اشغال مناطقي جديد را نكند. جبهه جنگ با اسرائيل بايد همواره مفتوح باشد تا زماني كه حذف شود و گرنه او ما را حذف خواهد كرد. اسرائيل را بايد در همان سنگر اول مشغول كرد، در غير اين‌صورت جنگ را به سنگرها و خطوط بعدي خواهد كشاند. بنابراين هر اقدام معنوي و مادي براي تقويت جبهه مقاومت در مقابل رژيم صهيونيستي، مستقيماً اقدام در جهت منافع ملي ايران است. مسئله فلسطين صرفآ مسئله‌اي عربي يا مربوط به ساكنان همان سرزمين نيست. ماجرا، ماجراي دزدي است كه اگر از غارت خانه اول فارغ شود، بلافاصله پس از تجديد قوا به خانه همسايه هجوم مي‌برد. قصه همان سوراخي است كه اگر در ديوار كشتي ايجاد شود، آب همه را غرق خواهد كرد.
حال ممكن است برخي شبهه‌اي انساني را در مقابل اين استدلال طرح كنند كه: "چرا بايد مردم فلسطين و لبنان قرباني منافع ما شوند و تاوان امنيت ما را بدهند؟" نكته اينجاست كه منافع ما و فلسطين و لبنان در عرض هم نيست. چنين نيست كه با وجود اسرائيل فضاي فلسطين و لبنان حالتي خنثي به خود بگيرد. گرگي به شما حمله كرده است، اگر مقاومت كنيد احتمال زنده ماندن وجود دارد، گرچه در اين بين زخم خواهيد برداشت. اما اگر مقاومت نكنيد قطعاً دريده خواهيد شد. لبنان و فلسطين نيز در مقابل اسرائيل چنين حالتي دارند. اگر مقاومت نكنند، چيزي جز نابودي در انتظارشان نيست. بنابراين حمايت از مقاومت هم منافع فلسطينيان و لبنان را تأمين خواهد كرد و هم منافع ما را.

از آنجايي كه موجوديت اسرائيل به شدت ايدئولوژيك است، ابداً نبايد آرزوي "از نيل تا فرات" صهيونيست‌ها را از ياد برد. گمان نمي‌رود هيچ شخص علاقه‌مندي به عزت ايران، خواهان همسايه شدن با موجود درنده‌اي به نام اسرائيل باشد!
آمريكا از چندين‌هزار كيلومتر آن‌سوتر، براي تأمين منافع و امنيت ملي خود، دو كشور را اشغال مي‌كند و در مرزهاي ايران مستقر مي‌شود. اين نه تنها حق بلكه وظيفه دولتمردان ايران است كه از منافع و امنيت ملي ايران در منطقه با قدرت دفاع كنند؛ چه از طريق گسترش دايره نفوذ و چه از طريق ايجاد چالش‌هاي امنيتي براي رقبا و دشمنان.

و آخر آنكه با همين نگاه مي‌توان نقدهاي بسياري را به دستگاه سياست خارجي كشور وارد دانست كه چرا بسياري فرصت‌ها را در عرصه منطقه‌اي و جهاني از دست مي‌دهد.

اين نوشته در: جهان نيوز


برچسب‌ها: سياست خارجي، فلسطين، لبنان، جمهوري اسلامي ايران
+  سيد مصطفي خاتمي |  پنجشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۰ | ساعت ۸:۳۷ ق.ظ | موضوع: "سياست"  | 

پيش‌درآمد
متن زير را براي "مؤسسه فرهنگي نرم‌افزاري آرمان" نوشته‌ام. اين مؤسسه به مناسبت سالروز پيروزي حزب‌الله در جنگ 33 روزه با اسرائيل در تاريخ 23 مرداد، "نرم‌افزار چندرسانه‌اي روايت مقاومت" را عرضه مي‌نمايد. نوشته زير كه مرور و تحليلي بر تاريخ و وضعيت لبنان و مقاومت اسلامي است به صورت كتابچه، همراه نرم‌افزار ارائه خواهد شد. اين متن در واقع خلاصه‌اي از اين نرم‌افزار است. هر اطلاعات يا تحليلي در اين نوشته صرفاً مبتني بر همين نرم‌افزار بوده، بدين لحاظ مي‌تواند شناخت خوبي از فضاي كلي آن ارائه نمايد. "روايت مقاومت"  در قالب بيش از 1500 صفحه متن، بيش از 10 ساعت فيلم، صدها دقيقه صوت و كليپ و بيش از 3000 عكس و نقشه، مرجع و منبعي بسيار مناسب براي مطالعه دراين‌باره است. استفاده از اين مجموعه براي علاقه‌مندان به موضوع، تجربه‌اي متفاوت خواهد بود.

روايت مقاومت

وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ (مائده/٥٦)

تنها حزب‌الله
پس از جنگ 33 روزه حزب‌الله در برابر رژيم اسرائيل و برقراري آتش‌بس، قرار بود تا ارتش لبنان در جنوب و در مرزهاي لبنان با فلسطين اشغالي مستقر شود. زماني كه وزير دفاع لبنان نشانه‌هايي از نقض آتش‌بس از سوي اسرائيل مشاهده نمود، اين رژيم را تهديد كرد كه استقرار ارتش لبنان در جنوب را متوقف مي‌كند؛ تهديدي بي‌سابقه در تاريخ نظامي دنيا! چرا كه مستقر نشدن ارتش لبنان به معناي باقي ماندن نيروهاي حزب‌الله در اين منطقه بود و اين اصلاً براي اسرائيل خوشايند نبود.
چه مي‌شود كه ارتش اسرائيل حاضر است با ارتش لبنان طرف حساب باشد، اما با حزب‌الله نه؟

بي‌وطني در وطن
لبنان كشوري است متفاوت. متفاوت با هرجا كه گمان ببريد. تحولات سياسي و اجتماعي لبنان به هيچ عنوان با الگوي كشورهاي ديگر از جمله ايران ما قابل فهم نيست. لبنان الگوي خاص خودش را دارد. 18 طايفه رسمي كه وجه مشخصه هر كدامشان از ديگر طوايف، مذهب است. طوايف لبنان بيش از آنكه به مفهومي به نام ميهن، وطن يا سرزمين مادري بينديشند، به طايفه و حزبشان اهميت مي‌دهند.
هرچند كه در ظاهر امر قانون اساسي لبنان طبق قواعد دموكراتيك و به تقليد از فرانسه نوشته شده است، اما تقريباً همه مسائل اجتماعي، اقتصادي و ساختار و تقسيم قدرت سياسي بر پايه طايفه‌گري بنيان نهاده شده است.
زماني بر طبق آمار، طايفه ماروني از طوايف مسيحي بزرگ‌ترين طايفه لبنان بوده است و پس از آن اهل سنت و سپس شيعيان و با اين فرض رياست جمهوري سهم ماروني‌ها، نخست‌وزيري سهم اهل سنت و رياست پارلمان سهم شيعه شده است؛ اما با گذشت نزديك به 80 سال از آخرين سرشماري رسمي، ديگر اجازه داده نشده است تا آمار جديدي اخذ شود. گرچه آمارهاي غير رسمي حاصل از زاد و ولد، مهاجرت، اطلاعات ثبت‌شده در ادارات دولتي و امثال آن حاكي از معكوس شدن كامل اين نسبت‌هاست. بدين معنا كه شيعيان اكنون بزرگ‌ترين طايفه هستند و پس از آنان اهل سنت و ماروني‌ها.
بسياري از گروه‌هاي شبه نظامي وابسته به احزاب و طوايف لبناني قدرتمندتر از ارتش رسمي و ملي لبنان بوده و هستند. ارتشي كه قدرتش در حد يك نيروي پليس است و در يكي از تجاوزات اسرائيل به خاك لبنان اعلام بي‌طرفي مي‌كند! در پيمان طائف كه به نوعي اصلاحيه و متمم قانون اساسي به شمار مي‌رود بر لغو طائفه‌گري طي يك دوره انتقالي تأكيد شده است، اما از آنجايي كه بازه زماني خاصي براي اين مهم تعيين نشده، عملاً به دست فراموشي سپرده شده است.
از گذشته طوايف و احزاب مختلف هر كدام به كشوري خارجي وابسته بودند. از آمريكا و شوروي و فرانسه تا ليبي، عراق، مصر و عربستان سعودي. در اين ميان هيچ كس از شيعيان حمايت نمي‌كرد. جوانان شيعه كه معمولاً دچار مشكلات شديد اقتصادي نيز بودند، جذب احزاب مختلف به‌ويژه احزاب چپ مي‌شدند. اين احزاب هم به آنها اسلحه و پول مي‌دادند و حتي بدون آموزش نظامي به صحنه جنگ مي‌فرستادند. در واقع بيشترين كشته‌ها خصوصاً در جنگ‌هاي داخلي از شيعيان بودند كه در خدمت احزاب مختلف درمي‌آمدند. و زجرآورتر اينكه اين احزاب از كشورهايي كه بدانها وابسته بودند به ازاي كشتگان پول خون مي‌گرفتند! در حقيقت اين جوانان از يك سو حكم سپر انساني را داشتند و از طرف ديگر منبع درآمد احزاب بودند.

اكثريت سركوب‌شده
اصولاً شيعيان لبنان كه بيشتر در جنوب ساكن هستند چه در زمان حكومت عثماني و چه پس از آن به شدت در فقر و بدبختي و مورد تحقير و حتي سركوب بوده‌اند. اين ظلم تاريخي ادامه يافت تا ظهور رهبر بزرگ شيعيان لبنان، امام موسي صدر.
امام موسي صدر، با درايت و سياستي كم‌نظير طي زماني كوتاه، شيعيان را احيا كرد و شرايطي را فراهم آورد كه در نتيجه آن، شيعه به جايگاهي در سطح ديگر طوايف رسيد. او جمعيتي را تحت عنوان «حركت محرومين» راه‌اندازي كرد كه تبديل به بزرگ‌ترين سازمان سياسي شيعيان شد و در پي آن و به علت بي‌توجهي دولت به وظيفه خود مبني بر دفاع از مردم جنوب، شاخه نظامي آن تحت عنوان «گروه‌هاي مقاومت لبنان» موسوم به «امل» (مخفف عبارت عربي افواج مقاومه اللبنانيه) را ايجاد نمود. يكي از نقاط مثبت و مؤثر عملكرد امام موسي صدر، نگاه ملي به لبنان و محدود نكردن فعاليت‌ها به شيعيان بود. به گونه‌اي كه هيچ منعي براي عضويت اهل سنت يا حتي غير مسلمانان در حركت محرومين و امل وجود نداشت. اين نگاه تيزبين امام موسي صدر باعث شد تا وي تبديل شود به چهره‌اي خيرخواه، مورد احترام و مقبول همه طوايف و احزاب كه بارها ديدگاه‌ها و نظريات يا انتقادات و اعتراضاتش باعث تغيير شرايط و اوضاع شد. اين وضعيت رو به رشد و رهبري يك‌پارچه بود تا زمان تشديد جنگ‌هاي داخلي. تلاشهاي داخلي و خارجي او براي توقف جنگ داخلي آغاز شد و در همين رفت و آمدها بود كه معمر قذافي او را در سفر به ليبي ربود. بنا به اعتقاد برخي علت این اقدام وی تبديل شدن امام موسي صدر به رهبري شاخص در جهان عرب و از طرفي تمايل قذافی به توسعه سلطه خود بر شرايط لبنان بود.
پس از ربوده شدن امام موسي صدر، جريان شيعه و مقاومت اسلامي يتيم شد و در معرض فروپاشي قرار گرفت. در همين ايام بود كه انقلاب اسلامي در ايران به پيروزي رسيد و افق جديدي از اميد در برابر شيعيان گشوده شد. علاقه شيعيان لبنان به انقلاب ايران به حدي بود كه در روزهاي آخر منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي جمعي از نيروهاي امل قصد عزيمت به ايران و كمك به پيروزي را داشتند و حتي سوريه انتقال آنان را پذيرفته بود. جوان لبناني جانش را بر سر نصب عكس امام مي‌گذاشت.
ارتش اسرائيل در سال 1982 به بهانه اخراج مبارزان فلسطيني و نيروهاي سوريه و ايجاد امنيت در لبنان، دست به اشغال كشور زد و بدون مواجهه با مقاومت مؤثري تا بيروت پيش رفت و تنها در منطقه خلده نزديك بيروت با استقامت جمعي از جوانان شيعه روبه‌رو شد. اين جوانان پس از پيام امام خميني مبني بر لزوم مقابله با اسرائيل دست به اين اقدام زدند. رويارويي خلده اسطوره شكست‌ناپذيري اسرائيل را دچار خلل كرد. نهايتاً نيروهاي اسرائيلي مجبور شدند تا بيروت را از راه دريا اشغال كنند و پس از آن به سراغ منطقه خلده بروند. هسته‌هاي اوليه حزب‌الله در همين رويارويي خلده شكل گرفت.

عظمت اسلامي
در پي اشغال لبنان، نشست سازشي برگزار شد و طي آن موافقت‌نامه‌اي به امضا رسيد كه يكي از مواد آن اخراج مبارزان فلسطيني از لبنان بود. اختلاف در امل از اينجا بروز بيروني يافت. جمعي از اعضاي امل از آن جدا شدند، چراكه نبيه بري به عنوان دبيركل امل در پاي ميز مذاكره با اسرائيل حاضر شد و سازش‌نامه را امضا كرد كه اين به نوعي به رسميت شناختن اسرائيل بود. در واقع ريشه اختلافات بعدي امل و حزب‌الله در همين‌جا بود. نوع نگاه به مسئله اسرائيل و فلسطين. جمعي از شيعيان با موافقت‌نامه مخالفت كردند و عليه آن به تظاهرات و اعتراض پرداختند كه منجر به شهادت افرادي نيز شد. ولي بالاخره اعتراضات جواب داد و كمتر از يك سال بعد ودر حالي كه اسرائيل از بخش‌هاي زيادي عقب نشسته بود دولت لبنان، موافقت‌نامه را ملغي اعلام كرد.
حزب‌الله كه هسته‌هاي اوليه‌اش عملاً در سال 1361 شمسي ايجاد شده بود، اواخر سال 1363 همزمان با خروج اسرائيل از صيدا رسماً با انتشار نامه‌اي سرگشاده درباره هويت، استراتژي و برنامه ايدئولوژيك خود با نام مقاومت اسلامي حزب‌الله اعلام موجوديت كرد. حزب‌الله همچنان كه  نامش را از انديشه و كلام امام خميني گرفته بود، خود را مطيع ولايت فقيه مي‌دانست و اين تبعيت از رهبري الهي واحد و اتكا به يك مبناي اصيل عقيدتي كمك بزرگي در استحكام بنيان‌هاي حزب‌الله داشت. پيش از تأسيس حزب‌الله جمعي در تهران به خدمت امام خميني رسيده بودند و فكر تأسيس حزب‌الله پس از تأكيد امام بر ايجاد گروهي فراگير شكل گرفت. از كساني كه در آن جمع بودند شیخ‌الشهدای لبنان، راغب حرب بود كه بعدها توسط اسرائيل ترور شد.
نكته ديگر كه در توفيقات بعدي حزب‌الله به شدت مؤثر واقع شد، بهره‌مندي از روح تفكر شيعي بود. الگوبرداري از نهضت حسيني و برخورداري از روحيه شهادت‌طلبي، عدالتخواهي و ايثارگري و از سوي ديگر صداقت مسئولان حزب‌الله در ادعاهايشان تأثير به سزايي در قدرتمندي حزب‌الله داشت؛ به عنوان مثال شهادت شيخ راغب حرب و سيد عباس موسوي (كه در بازگشت از مراسم سالگرد شيخ راغب به همراه خانواده‌اش به شهادت رسيد). هم‌چنين زماني كه سيد هادي فرزند سيد حسن نصرالله در طي يك عمليات نظامي (و نه حادثه‌اي همچون بمب‌گذاري) به شهادت رسيد، تجليل و ابراز علاقه در سطوح عمومي و فعالان سياسي به سيد حسن نصرالله و حزب‌الله به شدت اوج گرفت تا حدي كه بسياري مخالفان داخلي و برخي سران دولت‌هاي عربي كه تمايلي به قدرت حزب‌الله نداشتند، ضمن تسليت به سيد حسن نصرالله، حمايت خود را از مقاومت ابراز كردند.
رويكرد مثبت ديگري كه حزب‌الله در پيش گرفت همان رويكرد امام موسي صدر در قبال طوايف و احزاب ديگر بود. فراگيري و موضوعيت وطن لبنان با حفظ چارچوب‌هاي ارزشي. حزب‌الله تمام سعي خويش را به كار بست تا ضمن برقراري ارتباط منطقي و دوستانه با تمام طوايف و احزاب، حتي‌الامكان از برخورد، درگيري و اختلاف با ديگران بپرهيزد حتي اگر لازم باشد در برخي موارد كوتاه بيايد. اين رويكرد چهره‌اي ملي، عربي و اسلامي از حزب‌الله و سيد حسن نصرالله ايجاد نمود.
يكي ديگر از جنبه‌هاي قدرت‌نمايي حزب‌الله جنگ رواني و رسانه‌اي است. زماني اسرائيل عمليات‌هاي حزب‌الله را به راحتي تكذيب مي‌كرد، تا اينكه سيد حسن نصرالله دوربين فيلمبرداري را همچون يك سلاح لازم در عمليات چريكي دانست. از آن پس افراد تربيت‌شده‌اي مأموريتشان تصويربرداري از عمليات حزب‌الله بود. در پي آن تأسيس شبكه المنار قدرت رسانه‌اي حزب‌الله را به رخ دشمن كشيد. اين نگاه به رسانه باعث شد در جنگ 33 روزه علي‌رغم تخريب كامل ساختمان المنار، جز چند دقيقه برنامه‌هاي اين شبكه قطع نشود؛ كاركنان اين شبكه خود را رزمنده استشهادي و در خط مقدم جنگ مي‌دانستند.
علي‌رغم كارشكني‌ها، ترور رهبران حزب‌الله و مخالفت‌ها، قدرت حزب‌الله به تدريج رو به فزوني گذاشت تا آنجا كه از اوايل دهه نود ميلادي حزب‌الله همچون يك حزب سياسي وارد عرصه شد و موفقيت‌هاي زيادي در انتخابات‌ها و روابط و تعاملات سياسي به دست آورد و توانست به نحوي آرام روابط خوبي را با احزاب ديگر و دولت لبنان برقرار سازد. همين‌طور سران دولت‌هايي كه پيش از آن حاضر نبودند حزب‌الله را به رسميت بشناسند، با رهبران حزب‌الله ديدارهاي رسمي ترتيب دادند. در عرصه نظامي و اطلاعاتي نيز حزب‌الله به مرحله‌اي رسيد كه توانست با مجاهدت، وضعيتي را براي اسرائيل به وجود آورد كه نتيجه‌اش خروج خفت‌بار اسرائيل از جنوب لبنان در سال 2000 ميلادي بود؛ يعني اولين بار اسرائيل مجبور شد منطقه‌اي را كه سال‌ها در اشغال داشت رها كند و برود. پس از اين ماجرا، قضيه تبادل اسرا در سال 2004 نيز پيروزي ديگري براي حزب‌الله در عرصه سياسي، ديپلماسي و اطلاعاتي به ارمغان آورد. در اين تبادل اسرائيل خيانت كرد و چند تن از اسرا را علي‌رغم وعده قبلي آزاد نكرد. در نتيجه حزب‌الله در سال 2006 دو سرباز اسرائيلي را اسير نمود تا بتواند به عنوان اهرم فشار، اسرائيل را مجبور به آزادسازي بقيه اسرا كند. اين اقدام حزب‌الله بهانه‌اي شد براي اسرائيل تا بار ديگر به لبنان حمله‌ور شود. اما اين‌بار داستان از قسم ديگري بود. اسرائيل كه هدفش را از آغاز جنگ خلع سلاح حزب‌الله اعلام كرده بود، بعد از 33 روز كشتار و جنايت و تخريب و در حالي كه آمريكا و برخي سران خائن عربي (كه يك متفكر عرب آنان را اجناس ساخت آمريكا و شايسته تحريم دانسته بود) از او حمايت سياسي و مادي مي‌كردند، مجبور شد به آتش‌بس تن دهد و اين‌بار لبنان گرچه شهداي زيادي داد و خسارات فراواني متحمل شد، اما براي اولين بار اسرائيل (پس از 60 سال و پنج بار جنگ با ارتش كشورهاي عربي) در يك جنگ شكست خورد و به هيچ‌يك از اهدافش نرسيد؛ نه دو اسيرش آزاد شدند و نه حزب‌الله خلع سلاح شد.
نيروهاي اسرائيلي از لحاظ فيزيكي نيز هيچ پيشرفتي نداشتند. شكست بزرگ‌تر براي اسرائيل اين بود كه اقتدار و اعتبار داخلي و بين‌المللي حزب‌الله دوچندان شد. حتي دولت‌هاي عربي كه در ابتدا عليه حزب‌الله بودند نيز تغيير موضع دادند و در پايان جنگ به حمايت از حزب‌الله پرداختند. حمايت‌هاي خودجوش مردمي آن‌قدر گسترده شد كه حتي به خوانندگان و ترانه‌سرايان نيز رسيد و آنان كنسرت‌هايي را در حمايت از مقاومت اسلامي برگزار كردند.
و در نهايت، اسرائيل پس از عدم توفيق در جنگ 33 روزه مجبور شد مبادله اسرا را بپذيرد و اسراي لبناني را آزاد كند؛ دقيقاً به همان ترتيبي كه سيد حسن نصرالله در روز اول جنگ اعلام كرده بود!
مشكل اسرائيل در برابر حزب‌الله مشكل حيثيتي است. اين رژيم، از حزب‌الله به شدت زخم‌خورده و سرخورده است. اگر وقايع لبنان از زمان اشغال در سال1982 ميلادي تا كنون مورد دقت قرار گيرد، به روشني مشهود است كه شروع خط سير شكست‌هاي تدريجي اسرائيل هم‌زمان با شكل‌گيري هسته‌هاي اوليه حزب‌الله است. هر چه حزب‌الله متشكل‌تر و قوي‌تر شده است، شكست‌هاي اسرائيل نيز خفت‌بارتر بوده و اين براي مستكبران و عصيان‌گران سخت دشوار است. به قول حضرت امام خميني قدس‌سره: «جهاد حزب‌الله لبنان، حجت را بر همه علما و مسلمانان جهان تمام كرد.»

ختم كلام
لبنان كشوري است متفاوت. متفاوت با هرجا كه گمان ببريد. بايد لبنان را، بافتش را، تاريخش را و شرايط و عوارضش را شناخت تا بتوان اتفاقات آن را درك كرد و فهميد و دانست كه چرا شيعيان لبنان در زمره خالص‌ترين شيعيان‌اند.

معرفي نرم‌افزار روایت مقاومت
نرم‌افزار «روايت مقاومت» با موضوع مقاومت اسلامي حزب‌الله لبنان و با هدف معرفي، بررسي سير تاريخي و تبيين ابعاد مبارزات شيعيان لبنان در بسته‌اي شامل يك حلقه DVD (حاوی نرم‌افزار چندرسانه‌ای) و يك كتابچه توسط مؤسسه فرهنگي نرم‌افزاري آرمان توليد و عرضه شده است. نرم‌افزار داراي 6 بخش اصلي و هر بخش شامل چند عنوان مي‌باشد.
سرزمين طوايف
موضوع اين بخش، لبنان است. جغرافياي طبيعي و موقعيت مكاني، جغرافياي انساني، ساختارهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي و تاريخ لبنان مطالبي است كه در اين بخش بدانها پرداخته شده است.
روايت مقاومت
آنچه كه بايد در مورد حزب‌الله دانست، از چگونگي تشكيل، مباني و پايه‌هاي عقيدتي، سير مبارزات، ساختار و تشكيلات تا روابط داخلي و خارجي، شيوه‌ها و ابزارهاي مبارزاتي، فعاليت‌هاي نظامي و غيرنظامي، موضوع خلع سلاح حزب‌الله و شخصيت‌هاي حزب‌الله، همه و همه در اين بخش گرد آمده است.
فرزندان روح‌الله
در اين بخش موضوع صدور روح انقلاب اسلامی به لبنان، نسبت مقاومت اسلامي لبنان با انقلاب اسلامي ايران، تأثيرات معنوي و سياسي انقلاب بر مقاومت و علقه‌ها و روابط اعتقادي، حمايتي و سياسي بين مقاومت با امام خميني، مقام معظم رهبري و جمهوري اسلامي مورد بررسي قرار گرفته است و سخنان و پيام‌هاي امام خميني و مقام معظم رهبري در مورد لبنان ارائه شده است.
لانه عنكبوت
گفته‌اند: «تعرف الاشياء باضدادها». نمي‌توان از حزب‌الله گفت و به دشمن اصلي آن كه اسرائيل باشد نپرداخت. در واقع براي آنكه بدانيم حزب‌الله چه عملكردي داشته و چه كرده است بايد شناختي مناسب از اسرائيل به دست آوريم. در اين بخش، تاريخ شكل‌گيري رژيم غاصب صهيونيستي، بنيان‌هاي اعتقادي، ساختارهاي سياسي، نظامي، اقتصادي، عملكرد و جنايت‌هاي اين رژيم و چهره‌هاي شاخص آن طرح شده است.
ختم ساعر
جنگ 33 روزه اسرائيل عليه حزب‌الله كه در نهايت به شكست اسرائيل منجر شد، بي‌شك نقطه عطفي در تاريخ حزب‌الله به شمار مي‌رود. تبيين مراحل جنگ به صورت تفصيلي، تبعات و پيامدهاي آن و عملكرد حزب‌الله و اسرائيل در اين بخش از نرم‌افزار مورد توجه قرار گرفته است. ساعر نام همان ناو نظامي اسرائيلي است كه حزب‌الله در مقابل بهت همگان آن را منهدم نمود.
مناره
بيش از 80 مقاله، چندين قطعه شعر، بيش از 3000 قطعه عكس، بيش از 100 كاريكاتور و بيش از 200 فايل صوتي و تصويري (سرود و كليپ) به همراه دسته‌بندي موضوعي درباره لبنان، مقاومت اسلامي و حزب‌الله اين بخش را تشكيل مي‌دهد. همچنين فهرستي از منابع مكتوب و اينترنتي قابل مطالعه و مفيد در رابطه با موضوع نرم‌افزار ارائه گرديده است.
ويژگي‌هاي نرم‌افزار
عناوين و موضوعات نرم‌افزار با استفاده از متن، نقشه و عكس مستندسازي شده است. متن تمام بخش‌هاي مكتوب قابل دريافت و استفاده است. تعداد زيادي فيلم مستند و چند فايل صوتي سخنراني متناسب با موضوعات مختلف در نرم‌افزار وجود دارد كه كمك شاياني به انتقال موضع مي‌نمايد و در استناد مباحث مؤثر است. اين فيلم‌ها و فایل‌های صوتی خارج از نرم‌افزار نيز قابل استفاده مي‌باشد.


برچسب‌ها: لبنان، حزب‌الله، مقاومت اسلامي، رژيم صهيونيستي
+  سيد مصطفي خاتمي |  چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۹ | ساعت ۷:۴ ب.ظ | موضوع: "سياست"  |