پيش‌درآمد
هرگاه ياد "شهيد سيد مرتضي آويني" به ميان مي‌آيد، عموماً با نام "راوي روايت فتح" شناخته مي‌شود و اطلاعات بسياري از شنوندگانِ نام او در مورد آثار قلمي‌اش دستِ بالا، عنوان "سيد شهيدان اهل قلم" و كتاب زيباي "فتح خون" دربارۀ نهضت عاشوراست. اما اين همه، آثار و يادگار سيد مرتضي نيست. او بيش از اين كه گويندۀ متن يا حتي كارگردان مستند باشد، انديشمند است و حاصل انديشه‌هايش ده‌ها مستند، چند كتاب و ده‌ها مقاله است كه به صورت چند كتاب دسته‌بندي و به چاپ رسيده‌اند. به اعتقاد بنده آنچنان كه بايد و شايد جايگاه قلمي و نظري اين سيد شهيد، شناخته نشده است. البته بايد دانست كه نوشته‌هاي او مخاطبي خاص دارد؛ آناني كه دغدغۀ جدي انديشه و فرهنگ ديني و انقلابي دارند و يا علاقه‌مند به مطالعه و دانستن در اين حوزه‌اند. تبعاً مطالعۀ آثار او قابل توصيه به عموم نيست. تعلق خاطر به موضوعاتي همچون فرهنگ، هنر، مباحث نظري و امثال آن، لازمۀ برقراري ارتباط با نوشته‌هاي اوست.

سير تحولي انديشه شهيد آويني، همچون انقلاب روحي و انفسي مردم ايران است. او يكي از مصاديق بريدگان از نحلۀ به اصطلاح روشنفكري(!) و پيوستن به خيل رهروان حضرت روح‌الله است؛ و از آنجايي كه اين سير تحولي، كاملاً آگاهانه، مستدل و منطقي است، از سطحي‌زدگي و قشري‌گرايي به‌دور است. آويني بسياري اوقات شعار مي‌دهد، اما با مباني بيّن و مستحكم و بر اساس شعوري عميق. آن چيزي كه براي شهيد آويني موضوعيت دارد، تبيين انديشه و نگرش ديني است كه امام آن را طرح و بسط داد. آويني در راه تبيين اين نگاه نو، به جوانب فلسفي، كلامي، حكومتي و سياسي، ديني و فقهي، فرهنگي و هنري موضوع مي‌پردازد. او انديشه انقلاب اسلامي را تبيين مي‌كند. همچنين به طرح مباحثي مي‌پردازد كه دانستن آنها را براي تبيين انديشه انقلاب لازم مي‌داند؛ همچون مباحث تمدني، سينما، تئاتر و ديگر قوالب هنري و رسانه‌اي.

پس از تصميم به معرفي كتاب از شهيد آويني (آن هم متناسب با نياز امروز مخاطب)، به دلايلي ترديد كردم و مدتي با خود كلنجار رفتم. اما از آنجايي كه پيش از اين نيز چنين قصدي داشتم، دودلي را كنار گذاشتم، تأخير را روا ندانستم و اثري را براي عرضه به دوستان برگزيدم؛ آغازي بر يك پايان.

آغازي بر يك پايانمعرفي كتاب
كتاب "آغازي بر يك پايان" بنا به تعريف "شناسه فيپا"ي اول كتاب در حوزه سياست و حكومت دسته‌بندي مي‌شود. البته مباحث نظري با رويكرد كلامي، فلسفي و فرهنگي در آن بسيار پررنگ است. در واقع مقالات زنجيرشده در اين كتاب به طرح مباحثي در حوزه انقلاب اسلامي، تحولات و مجادلات نظري داخلي مرتبط با آن، ارتباط نظري و فرهنگي انقلاب ايران با تحولات جهاني و ارائه تصويري از آينده ايران و جهان پس از انقلاب اسلامي مي‌پردازد.

بخش اول كتاب، شامل مقالاتي كوتاه اما پرمغز دربارۀ امام خميني و تأثير او بر تحولات انديشه‌اي و سياسي ايران و جهان است. بخش دوم، مقالاتي را در حوزه منازعات نظري رايج درباره انقلاب، جمهوريت و اسلاميت نظام و تعاملات و ارتباطات عقيدتي ايرانِ بعد از انقلاب، با سپهر فكري تمدن غرب در بر مي‌گيرد. بخش سوم در دو مقاله ضرورت اتحاد اسلامي در جهان را بيان مي‌نمايد و در نهايت بخش چهارم افق آينده جهان و تمدن بشري را با رويكرد سرنوشت محتوم بشر در بازگشت به ايمان، فطرت و معنويت ارائه مي‌نمايد.

اگر بخواهيم با توجه به برخي مسائل روز مروري بر آرمانهاي اصيل انقلاب داشته باشيم و پاسخ برخي مجادلات نظري ـ كهنه اما دوباره بازگو شده ـ در حوزه انقلاب و حكومت اسلامي را بيابيم، خواندن اين كتاب بسيار مغتنم خواهد بود. موضوعاتي همچون صدور انقلاب، جمهوريت و اسلاميت، وفاق اجتماعي، فرداي بشريت و .... از ديگرسو به نظر مي‌رسد اين كتاب ورود خوبي براي كساني باشد كه تا به حال آثار "سيد مرتضي آويني" را نخوانده‌اند.

كتاب "آغازي بر يك پايان" در 184 صفحه و به عنوان ششمين اثر از مجموعۀ آثار سيد مرتضي آويني توسط نشر (كُند و لاك‌پشتي) ساقي به چاپ رسيده است. و اينك سطوري از اين كتاب:

ده‌ها سال است كه تلاش همۀ فيلسوفان و متفكرانِ مؤمن به تمدن تكنولوژيك غرب متوجه آن است كه "تئوري انقلاب" را نفي كنند و معترضان را به "اصلاح" حواله دهند، حال آنكه رفته رفته برآشفتگان، نه به انكار اَعراض، كه به انكار ذات غرب رسيده‌اند و اينان بالتبع در جست‌وجوي تفكر تازه‌اي هستند كه بالذات با آنچه هست متفاوت باشد. اضطرابي كه بشر امروز را فرا گرفته است، نشان از يك زلزلۀ قريب‌الوقوع دارد، زلزله‌اي كه تمدن غرب را از بنيان ويران خواهد ساخت و نسبت انسان را با خويشتنِ خويش و عالم، ديگرگون خواهد كرد. از آنجا كه تمدنِ امروز، جهان را در تسخير دارد، انقلاب فردا نيز يك واقعۀ جهاني خواهد بود و به‌يكباره همۀ عالم را خواهد بلعيد.

*
حتي اگر هيچ برهان ديگري در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامي ـ و بهتر بگويم، بعثت تاريخي انسان در وجود مردي چون حضرت امام خميني (س)ـ براي من كافي بود تا باور كنم كه عصر تمدن غرب سپري شده است و تا آن وضعِ موعود كه انسان در انتظار اوست فاصله‌اي چندان باقي نمانده است. حقيقت دين را بايد نه در عوالم انتزاعي، كه در وجود انسان‌هايي جُست كه به خليفة‌اللهي مبعوث شده‌اند. فصل‌الخطاب با انسان كامل است و لاغير.

كتاب "آغازي بر يك پايان"، مقالۀ "آغازي بر يك پايان"، صفحه 151


برچسب‌ها: كتاب، سيد مرتضي آويني، فرهنگ و تمدن، انقلاب اسلامي
+  سيد مصطفي خاتمي |  جمعه ۲ بهمن ۱۳۸۸ | ساعت ۷:۳۴ ب.ظ | موضوع: "كتابخانه"  |