مي‌دانم كه نوشتن چنين مطلبي خيلي صحيح و منطقي نيست اما واقعيتش اين است كه بعضي وقتها نمي‌توانم از بيان احساس دروني خودم اجتناب كنم.

من از حذف محمدرضا باهنر از هيئت رئيسه مجلس خوشحالم. هيچ‌گاه نتوانسته‌ام بپذيرم كه رفتار سياسي باهنر صادقانه باشد. به نظرم نه موافقتهاي او و نه مخالفتهاي او، هيچ‌يك صادقانه نبوده است. به بيان ديگر او در عرصه سياسي هميشه اهل گروكشي، لابي و معامله پشت پرده است و صحنه‌گرداني‌اش رو، عيان و آشكار نيست. مي‌دانم كه در بين سياسيون چنين اشخاص و رفتارهايي زيادند، اما باهنر يكي از شاخصهاي اين نوع منش است. خيلي اقدامات و سياست‌ورزيهاي او بدون برخورداري از استدلالي منطقي بيشتر بر پايه سهم‌خواهي شخصي و گروهي، حفظ دايره نفوذ و قدرت و امثال اين استوار است.

من تندروهايي (از هر خط و جناح) كه خواسته‌هايشان را علني و به تندترين شكل فرياد مي‌زنند، ترجيح مي‌دهم به اشخاصي كه در عين افراطي‌گري سعي دارند شخصيتي بسيار معتدل و حتي مرضي‌الطرفين از خود نشان دهند. آدمهايي كه انديشه، گفتار و رفتارشان هرچند نادرست، اما يك‌دست است به اعتقاد من به رستگاري نزديك‌ترند تا كساني كه در ظاهر چيزي مي‌گويند و پشت پرده جور ديگر مي‌گويند و عمل مي‌كنند.

البته حذف باهنر از هيئت رئيسه مجلس مانع فعاليتهاي او در مجلس نيست اما قطعاً از دايره نفوذ و تأثيرش خواهد كاست.


برچسب‌ها: سياست‌بازي، محمدرضا باهنر
+  سيد مصطفي خاتمي |  چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹ | ساعت ۶:۴۹ ب.ظ | موضوع: "سياست"  |