اين روزها به خاطر توهين به ساحت مقدس خميني كبير ـ درود خدا بر او ـ در روز 16 آذر، دعوايي حسابي درگرفته است. جرقه ماجرا هم از وقتي زده شد كه تلويزيون در همان روز در چند بخش خبري بدون اشاره لفظي به موضوع، تصاويري از عكس پاره شده آن پير سفركرده را نشان داد. در يكي دو روز اخير ديدگاه افراد مختلفي را شنيده و خواندهام. شما هم قطعاً با اين ديدگاههاي بعضاً متعارض ـ از آدمهاي بعضاً با عقايد مشابه ـ برخورد كردهايد.
گيريم كه منظور صدا و سيما از پخش اين تصاوير قطعاً تخريب ناجوانمردانه محمد خاتمي، موسوي و كروبي و طرفدارانشان بوده است.
فرض ميكنيم كه اين عمل، خطاي شخصي و نه جناحي ِ يك فرد بوده است و ربطي به قاطبه اينان ندارد.
ميپذيريم كه اين آقايان و عموم طرفدارانشان با اين عمل مخالف هستند. (حداقل در ظاهر.)
يك سؤال: ميمردند همينها را اعلام كنند و از اين عمل برائت جويند؟
خندهدار (و شايد گريهآور) اين است كه اصل مطلب را رد و تكذيب ميكنند و تصاوير را مونتاژي يا كار نفوذيهاي طرفدار احمدينژاد ميدانند! مؤسسه به اصطلاح تنظيم آثار هم كه به جاي محكوميت عمل، صدا و سيما را محكوم ميكند. آقايان از چه ميترسند كه حاضر نيستند در ظاهر هم كه شده از اين عمل اعلام بيزاري كنند؟ حق دارند. اگر اعلام برائت كنند كه ديگر اين جماعت هوچيگر كه به هر بهانهاي به نام اينان به كوچه و خيابان ميآيند برايشان تره هم خُرد نميكنند. همين است؛ كار به جايي رسيده كه آقايان براي نمايشهاي خيابانيشان دل به عدهاي قليل خوش كردهاند كه اصولاً با امام و آرمانهايش بيگانهاند.
كاري به محاكمه يا برخورد با عوامل ماجرا ندارم. بحث بر سر حرف و عمل اين جماعت مدعي است. عكس امام را پاره كردند؛ قطعاً پيش از اين هم ابلهاني در خلوت و جلوت چنين كردهاند. اين را ميشود به هر بدبختي و زجري تحمل كرد. وهن و سُخره و هتك آرمانها و ارزشهاي امام را چه كنيم؟ ماجـراهاي چند ماه اخير به آشكاري ِ خورشيد در ظهر آفتابي نيمه مرداد، آشكار كرد كه اين دسته و جناح، از امام به نامش بسنده كردهاند، آن هم براي چسباندن خودشان به اين نام و بهرهبرداري مكفي و مبسوط. چطور شد وقتي صدا و سيما شعارهايي مثل "نه غزه، نه لبنان" يا "جمهوري ايراني" يا جايگزيني روسيه و چين به جاي آمريكا را در شعارهاي طرفداران اينان پخش كرد، صدايشان در نيامد؟ حنّاق گرفته بودند؟ آرمانها و عقايد امام مهمتر است يا عكسش؟ حتي كروبي توجيه مضحك و مسخرهاي كرد به اين مضمون كه "اين شعارها نشانه مخالفت با عملكرد حكومت است نه تغيير آرمانها". بچه گول ميزند اين شيخ ِ پا بر لبِ گور؟ يا آنكه از فرط پيري به هذيان افتاده است؟ يادم ميآيد يكي دو سال پيش سرود تيتراژ اخبار ساعت 19 شبكه يك تغيير كرد. (همان سرودي كه ميگويد: "انجز وعده و نصر عبده، الله اكبر، خميني رهبر" به همراه تصاويري از امام.) صداي آقايان درآمد كه "بله! وا اسلاما! تنها نشانه از نام امام را در صدا و سيما حذف كردند" و قِس علي هذا. و نتيجه آنكه صدا و سيما عذرخواهي كرد و دوباره سرود پخش شد و ميشود. حال همين جماعت متظاهر، در برابر تغيير شعارها و آرمانهاي امام، صُمٌّ بُكم ماندهاند. چيزي هم كه ميگويي استناد به خاطرات شخصي و بستنيخوريشان با امام ميكنند؛ امام به من چنين و چنان گفت. آخر يكي نيست بگويد "آقايان به اصطلاح محترم! ما خميني را و افكار و عقايد و آرمان و ميراثش را از رفتار و گفتار علني و رسمياش، سخنرانيها و نامهها و بيانيههايش و از همه مهمتر وصيتنامه تاريخياش ميشناسيم نه از حرفهاي در گوشي به مقامات مفخّم خوئينيها و انصاري و رفسنجاني و كروبي و امثالهم از اعاظم و اكابر. كه هر چه دلتان خواست در توجيه باندبازيهاي شنيعتان به امام ببنديد و تحويل دهيد." شاهد هم كه ميخواهيم، دُمتان! خط امام را ما از خود امام ميشناسيم نه از آدمها و اشخاص. شما متوقعيد كه ملت، وصي و جانشين خميني را بر خلاف توصيه او (كه گفت: "پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد") رها كند و بيفتد دنبال شمايان تا ببريدش به ناكجاآباد؟ زهي خيال باطل و زهي اميد محال!
اينان كه امروز عمل صدا و سيما را تحريك عواطف و توهين به امام ميدانند، 20 سال است در مقابل انحرافات تدريجي اما وسيع از آرمانها و افكار امام خفه ماندهاند. ماجراي تصاوير پخششده از صدا و سيما ـ خواه با نيت درست يا نادرست ـ باعث شد تا چهره بخشي از طرفداران جنبش قارچي آشكار شود.
عده ديگري هم كه بعد از انتخابات گويا در خواب يا دچار خفقان مزمن بودهاند، تازه يادشان آمده كه از حريم امام و نظام و رهبري ـ البته با كلي منّت و ادعا ـ دفاع كنند.
دلم گرفته، حالم خوب نيست. راستش بغض دارم؛ دوست دارم گريه كنم.
خدايا به خير بگذران و عاقبتمان را به سعادت ختم كن!
مطالب مرتبط: دو روي سكه توهين به حضرت روحالله
پاره كردن عكس امام و ... ما رأيت الا جميلاً